ندای تاریکی
About this video
Check out this video I made with revid.ai
Try the AI TikTok Video Generator
Create your own version in minutes
Video Transcript
Full text from the video
سالها پیش، دهکدهای بود که مردمش بعد از غروب آفتاب از خانه بیرون نمیبرآمدند. هیچ چراغی روشن نمیشد…
هیچ صدایی شنیده نمیشد… انگار تمام دهکده با تاریکی میمُرد. «الیاس» پسر جوانی
بود که تازه با خانوادهاش به همان دهکده نقل مکان کرده بود. شب اول، پیرزنی دیوانهنما جلوی در خانهشان
ایستاده بود و با انگشت لرزان به او هشدار داد: «وقتی آفتاب رفت… هیچوقت به صدای
بیرون جواب نده. حتی اگر کسی اسمت را صدا زد… نــرو.» الیاس خندید. فکر کرد او فقط یک
پیرزن خسته است. شب رسید. باد سرد میوزید. خانه ساکت بود. فقط صدای قلبش شنیده
میشد. نزدیک نیمهشب… سه ضربه آرام به در خورد. تق…
تق… تــق… الیاس گفت: «شاید همسایه است!» ولی بعد…
240,909+ Short Videos
Created By Over 14,258+ Creators
Whether you're sharing personal experiences, teaching moments, or entertainment - we help you tell stories that go viral.